آموزش مفاهیم دینی از موضوعات مهم و مورد تأکید نظام جمهوری اسلامی ایران است. اگر این آموزشها به صورت اصولی و استاندارد رخ داده باشد نتیجه آن گرایش بیشازپیش افراد جامعه به دیانت و دینداری خواهد بود و اگر روشها اشتباه و معیوب باشند منجر به دفع افراد جامعه خواهد شد. امروز کارنامه عملی سیاستگذاریها قابل مشاهده است و میتوان براساس این کارنامه و شرایط زمانی آن را نقد و بررسی کرد.
ایکنا به منظور بررسی اصول و روشهای مناسب آموزش مفاهیم دینی به دانشآموزان در مدارس به سراغ محسن ایمانینائینی، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس مؤلف کتابهای «کلاس اولیها»، «تولد دومین فرزند در خانه ما»، «آسیبشناسی مطالعه» رفته و در این باره گفتوگو کرده است که در ادامه آن را میخوانیم.
ایکنا - اصول و روشهای مناسب آموزش مفاهیم دینی به دانشآموزان در مقاطع مختلف چیست؟
بحث تفاوتهای فردی یکی از نکاتی است که باید به آن توجه کرد؛ زیرا افراد با یکدیگر تفاوت دارند بنابراین خوب است که بتوانیم آموزشهایی را در کنار موضوعات عمومی داشته باشیم یعنی ببینیم که کدام دانشآموز نیازمند اطلاعات بیشتری است. چون معمولاً در کلاس آموزشها در حد متوسط ارائه میشود و بعضی از افراد ممکن است نیاز به بحث جداگانه داشته باشند.
در موضوع آموزش حتماً باید به روانشناسی یادگیری، روانشناسی رشد و روانشناسی تربیتی توجه داشته باشیم. بدون توجه به این سه روانشناسی که ذکر شد نمیتوان مفاهیم دینی را به افراد آموخت. باید دانست اگر مفهومی انتزاعی است اجازه دهیم تا فرد به تفکر انتزاعی دست پیدا کند سپس مفاهیم انتزاعی را آموزش دهیم. مفاهیم انتزاعی را باید از 11-12 سالگی به بعد به دانشآموزان بیاموزیم.
مفاهیم دینی را باید با صمیمیت و مهربانی آموخت و به گونهای باشد که دانشآموزان احساس کنند معلم تعلیمات دینی، معلم روان است. معلم باید در انتقال مفاهیم دینی تأثرات زیادی از پیامبر(ص) و ائمه(ع) گرفته باشد. باید دید که این بزرگان چگونه مفاهیم دینی را به دیگران آموزش میدادند؛ مثلاً با زبان خوش صحبت میکردند، در حد توان درک هر فرد پاسخ میدادند یعنی اگر یک سؤال مشخص را دو فرد متفاوت مطرح میکردند پاسخهای متفاوتی را درک میکردند، اگر فرد عامی بود پاسخ ساده و اگر فردی عمیقتر بود سؤال را عمقی پاسخ میدادند. به همین دلیل است که میگویند با کسی که در سنین کودکی است باید کودکی کرد یا به قولی «چون سروکارت با کودک فتاد/ پس زبانی کودکی باید گشاد».
رعایت این موضوع دشوار است به همین دلیل است که بیان میشود که «اینچ میگویم به قدر فهم توست/ مردم اندر حسرت فهم درست» یعنی برای آموزش مفهومی به کودک نیازمند فداکاری و حوصله بیشتری است. بنابراین معلمان باید در این حوزه نیز مهارت داشته باشند.
خداوند وقتی موسی و هارون را به سمت فرعون میفرستد میفرماید که «اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى» به سوی فرعون بروید زیرا او طغیان کرده است ولی بعد از آن میفرماید که « فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا» با او با زبان نرم صحبت کنید «لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى» باشد که او متذکر شود.
زبان نرم، زبان خوبی است که حتی با فرعون نیز که طغیان کرده باید با زبان نرم سخن گفت به همین علت است که میگویند «درشتی و زبری نیاید به کار/ به نرمی برآید ز سوراخ مار» یا مثلاً مولوی در رابطه با طبیبی که میخواهد درد بیماری را بشناسد میگوید که «نرم نرمک گفت: شهر تو کجاست؟/ که علاج درد هر شهری جداست».
بنابراین باید متناسب با حال و هوای کودکان، نوجوانان و جوانان با آنها صحبت کرد. قطعاً آنچه که میتواند مؤثر واقع شود سخنان نرم، توصیههای صمیمانه و گفتوگوهای خوب است که به متقاعد کردن فرد میانجامد.
معلم باید در زیرمهارتهای اجتماعی در بخش متقاعدسازی دیگران توانمند باشد تا بتواند افراد را با استدلال متقاعد کند یعنی «دلایل قوی باید و معنوی/ نه رگهای گردن به حجت قوی» و قرآن نیز به پیامبر(ص) میفرماید که «أُدْعُ إِلى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» یعنی برخی از مردم که اهل فضل و دانش هستند را با حکمت به سوی راه خدا دعوت کن، گروهی را که اهل نصیحت هستند را با نصیحت دعوت کن تا هدایت شوند و با افرادی که اهل جدل هستند به گونهای مجادله کن که نیکوتر است.
«دعوت» موضوع این آیه است و در دعوت الزام وجود ندارد یعنی زور و اجبار نباید وجود داشته باشد. این دعوت برای افراد فرهیخته باید همراه با حکمت باشد، برای گروهی که فرهیختگی و رشد فکری زیادی ندارند باید همراه با نصیحت باشد و برای افرادی که اهل جدل هستند، همراه با جدال احسن باشد.
ایکنا- چگونه میشود تربیت اخلاقی را در فرایند آموزش دینی تقویت کرد؟
مرحوم آیتالله طباطبایی نکتهای را میفرمایند که اگر به آن توجه شود خوب است؛ گفتهاند که سه دایره را از راست به چپ بکشید و در دایره اول «اعتقادات»، دایره دوم «خُلق» و در دایره سوم «عمل» نوشته شود. ایشان به این واسطه میخواهد بگویند که عمل پشتوانهای به نام خُلق و خُلق پشتوانهای به نام اعتقادات دارد.
اخلاق مؤثر اخلاقی است که پشتوانه دینی داشته باشد. اخلاق سکولار یعنی اخلاق بدون پشتوانه دینی که در رشد اخلاقی افراد نمیتواند کار مؤثری انجام دهد. در اخلاق دینی به این دلیل فرد دروغ نمیگوید چون خداوند در قرآن میفرماید «إِنَّمَا يَفتَرِي ٱلكَذِبَ ٱلَّذِينَ لَا يُؤمِنُونَ بِايَتِ ٱللَّهِ» یعنی همانا کسانی دروغ میبافند که به آیات الهی ایمان ندارند. فردی که اعتقاد به دین دارد نمیتواند دروغ بگوید زیرا اعتقاداتش به او این اجازه را نمیدهد.
بنابراین گفته میشود دین شامل اعتقادات، احکام و اخلاقیات است. هیچ دینی بدون اخلاقیات نیست و پیامبر(ص) بعثت خود را با اخلاقیات شروع میکنند و میفرمایند که «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ اَلْأَخْلاَقِ» یعنی همانا من برگزیده شدم تا مکارم اخلاقی را به اتمام برسانم. میتوان از این حدیث نتیجه گرفت که دین و اخلاق از یکدیگر جدا نیستند و پیامبر(ص) میفرمایند فردی که اخلاق نیکوتری دارد ایمان بیشتری دارد.
ایکنا - با چه راهکارهایی میشود اطلاعات دینی دانشآموزان را به چالش کشید و آنها را به مسائل روزمره زندگی متصل کرد تا ارتباط بهتری با مفاهیم دینی برقرار کنند؟
معلم باید با دانشآموزان بیشتر عجین شود تا تعامل بهتری با آنها داشته باشد در این صورت دانشآموزان خیلی راحتتر میتوانند با معلم خود حرف بزنند و مشکلات و شبهات خود را مطرح کنند تا معلم بتواند پاسخ دهد. اگر دانشآموز بین خود و معلم فاصله ببینند هرگز به او نزدیک نمیشود و مسائل خود را با او مطرح نمیکند.
معلم میتواند بعضی از شبهاتی که خیلی مطرح میشود و شهرت دارد را مطرح کند و به دانشآموزان توضیح دهد که اگر این سؤال را از شما پرسیده شد شما چه جوابی دارید و چه واکنشی خواهید داشت؟ با این کار میتوان شبههزدایی کرد. همچنین معلم میتواند به دانشآموزان اعلام کند که سؤالات دینی خود را بدون اینکه نام خود را بر روی کاغذ بنویسند مطرح کنند تا دانشآموزان احساس کنند که هر سؤالی داشته باشند میتوانند ناشناس بپرسند. وقتی دانشآموزان احساس امنیت کنند سؤالات و دغدغه خود را مطرح میکنند در غیر این صورت نمیتوان رابطه برقرار کرد.
ایکنا - امروزه منابع متنوعی مانند داستان، فیلم، تئاتر و... را برای انتقال مفاهیم در دسترس داریم؛ برای جلب توجه و درک بهتر دانشآموزان در زمینه مفاهیم دینی چطور باید از این منابع استفاده کرد؟
نباید برای ارائه مفاهیم دینی صرفاً به مطالب شفاهی در کلاس بسنده کرد بلکه میتوان از منابع متنوع فرهنگی مانند فیلم، تئاتر، نمایشنامه و... استفاده کرد تا مخاطب بیشتری را تحت پوشش قرار دهد و بچهها با انگیزه بیشتری حاضر شوند و اشتیاق بیشتری از خود نشان دهند.
فیلم به دلیل اینکه بینایی و شنوایی افراد را درگیر میکند میتواند تأثیر بیشتری داشته باشد. از طریق گوش 13 درصد مطالب و از طریق چشم 75 درصد مطالب و از طریق لامسه 6 درصد و از طریق دو حس دیگر هر کدام 3 درصد مطالب را یاد میگیریم. بنابراین ما اگر فقط از طریق صوت مطالب را بیان کنیم صرفاً از 13 درصد امکان انتقال مفاهیم به شاگرد استفاده کردهایم ولی اگر فیلمی درست کردیم با 88 درصد احتمال یادگیری مفاهیم، مطالب را به مخاطب منتقل کردهایم.
ایکنا - اشتباهات رایج جریان فعالیتهای دینی در مدارس چیست؟
گاهی ممکن است کسی که میخواهد مطلبی را تدریس کند، در ابتدا به خوبی آن مطلب را درنیافته باشد. بنابراین باید مطمئن باشیم که آموزش معلمان در حوزه مطالب دینی آموزش بهینهای باشد که مبادا یک مطلب دینی به اشتباه منتقل نشود.
آموزشها باید با اخلاق حسنه گفته شود و در آن تهدید، ترساندن، مواخذه و... نباشد و بیشتر به سمت ترغیب برویم. گاهی اوقات هم اگر میبینیم دانشآموزی یک مطلب دینی را خوب یاد گرفته است از او بخواهیم که برای دوستانش تعریف کند زیرا ممکن است تأثیر بهتری بگذارد چراکه زبان او به زبان کودکان و نوجوانان نزدیکتر است.
موضوع مهم دیگر این است که به آنچه میگوییم عمل کنیم و قرآن هم بر این نکته تأکید دارد که میفرماید «لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ» چرا به آن چیزی که میگویید عمل نمیکنید و نباید یک معلم تعلیمات دینی موضوعی را بگوید اما به آن عمل نکند؛ در این صورت دانشآموزان نیز به حرفهای او گوش نخواهند کرد.
ایکنا - سخن پایانی.
درس تعلیمات دینی باید در ساعتی برگزار شود که دانشآموزان سرحال هستند؛ نباید در پایان روز و ساعات خستگی بچهها این کلاس برگزار شود. باید توجه کرد که توان بچهها را در موضوعات دینی زیر سؤال نبریم و تأکید کنیم که خداوند همه را دوست دارد و هر کس میتواند حوزههای مختلف تربیت دینی را تجربه کند و در آن حوزه نقش مؤثرتری را ایفا کند.
گفتوگو از سجاد محمدیان
انتهای پیام